بازی Yakuza Like a Dragon برای PS5

هنوز نظری برای این کالا ثبت نشده است

خرید کالا
شناسه‌ی کالا
7893
۱,۵۰۰,۰۰۰
۰%
۱,۵۰۰,۰۰۰

محصولات مشابه

معرفی

عنوان محصول :بازی Yakuza: Like a Dragon: Day Ichi 

پلتفرم اجرایی : PS5

سبک :نقش آفرینی

سازنده : Ryu Ga Gotoku Studio

ناشر :Sega

بررسی تخصصی

 


بازی جدید یاکوزا ریسک بسیار بزرگی از سوی ناشر و سازندگان بوده که حاضر به انجام آن شدند و همین مساله به خودی خود قابل احترام است. این ریسک بزرگ دقیقا قیمه‌ها را قاطی ماست کرده و یک ریبوت به معنای واقعی را به فرنچایزی پانزده ساله اعطا کرده و سبک و سیاق همیشگی آن را عوض کرده است. معجون جدید اما بسیار خوشمزه است و با وجود اینکه اشکالات ریزی دارد اما داستان قدرتمند و شخصیت‌های به یادماندنی آن می‌توانند این نواقص کوچک را برطرف سازند. Yakuza Like A Dragon یک عنوان جاه‌طلبانه است که آغازگر گام جدیدی در این سری است.

گرافیک بازی با استفاده از موتور گرافیکی دراگون انجین طراحی شده که نسبت به قبل بهبودهای جالب توجهی یافته و حالا بهتر از همیشه خودنمایی می‌کند. شهر یوکوهاما بخصوص در شب‌ها بی‌نظیر است و پویایی این شهر باعث می‌شود که دلتان بخواهد بیخود و بی‌جهت در آن بچرخید و ببینید در هر گوشه و کنار این جهان باز خلق شده توسط سگا، سازندگان چه سورپرایزی برایتان در نظر گرفته‌اند.

طراحی شخصیت‌ها و انیمیشن چهره و بخصوص چشم آنها نیز بسیار بی‌نظیر است و حرکات زیبای چشم آنها مرا ناخودآگاه یاد عنوان Siren انداخت که می‌شد از چشم شخصیت‌ها، احساسات آنها را خواند. در حین مبارزات نیز انیمیشن‌های جذابی در هنگام پیاده سازی برخی حرکات به نمایش در می‌آید که هم حس و حال انیمه‌مانندی به بازی می‌دهد و هم بازی را از آن حالت خشکی و یکنواختی خارج می‌کند.

بازی از نبود بخش آنلاین چند نفره رنج می‌برد اما از آنسو کاری کرده که به صورت آفلاین تا 4 نفر بتوانند همزمان بازی کنند و بخش داستانی بازی نیز در تمامی مراحل به صورت دو نفره امکان پیشروی دارد. اساسا بازی به صورت تکنفره شبیه به عذاب الهی است چرا که هوش مصنوعی یار شما عملا در حد زیتون پرورده عمل می‌کند و بهتر است هر طور که شده برای خودتان یک یار پیدا کنید تا ایفاگر همراه شما در بازی باشد و بتواند لااقل 4 تا تیر را به دشمنان بزند.

بخش‌های مختلفی برای قسمت چند نفره بازی در نظر گرفته شده که آنها هم همانند گیم‌پلی بازی داستانی، یک کپی پیست کاملا ساده و بدون ذره‌ای خلاقیت از مودهای بازی‌های چند نفره دیگر است و فقط می‌تواند اسباب سرگرمی یک گروه چند نفره را برای ساعاتی فراهم کند.

برخی مراحل بازی واقعا ناجوانمردانه طراحی شده‌اند و سخت هستند به طوری که هرچقدر هم زور زده باشید و مجهز به میدان نبرد پا گذاشته باشید، ممکن است با نوش جان کردن یک ضربه از حریف، ناک‌اوت شوید! این عدم بالانس در برخی مراحل آزار دهنده است و دمار از روزگار گیمر در می‌آورد. در کنار این موضوع، برخی Jobها نیز کارایی خاصی ندارند و انگاری صرفا برای خالی نبودن عریضه وارد بازی شده‌اند.

ناگفته نماند پس از مدتی که از بازی می‌گذرد، شما متوجه می‌شوید ایچیبان (شخصیت اصلی بازی) علاقه خاصی به بازی‌های نقش‌آفرینی کلاسیک مانند Dragon Quest دارد و یک جورهایی خوره این بازی‌هاست. در همین نقطه از بازی هم دوباره گیم‌پلی کمی تغییر می‌کند و شما دشمنان را از دیدگاه ذهن مریض ایچیبان می‌بینید! یعنی چه؟ یعنی مثلا چهار کت و شلواری یاکوزایی می‌خواهند با شما بجنگند ولی در ذهن ایچیبان آنها تغییر شکل داده و تبدیل به چهار نینجای خفن می‌شوند!

همچنین در کنار تمام این مبارزات نقش‌آفرینی مانند که در خیابان‌ها و کانال‌های فاضلاب شهری رخ می‌دهد (اشاره به سیاهچاله‌های معروف بازی‌های نقش‌آفرینی)، جهان بازی Yakuza Like A Dragon پر از مینی‌گیم‌های متعدد است که به تنهایی گیمر را ساعتها درگیر خود می‌سازند. این مینی‌گیم‌ها شامل بازی‌های کلاسیک سگا می‌شود تا کارهای جدیدی که در شهر یوکوهاما باید انجام دهید، مانند جمع کردن زباله با ماشین زباله و مسابقه کارتینگ و نخوابیدن در سینمایی که فیلم حوصله‌سربر پخش می‌کند! و… .

در کنار تمام این مینی‌گیم‌ها، بازی در هر مرحله که در آن پیشروی می‌کنید برایتان سورپرایز و محتوا دارد و به قول دوستی این ژاپنی‌ها هستند که یک پول حلال از گیمر می‌گیرند و به او یک بازی سرتاسر محتوا ارائه می‌کنند! شما ممکن است در مرحله ده از بازی تازه با یک دنیای جدید و قابلیت تازه از عنوان Yakuza Like A Dragon آشنا شوید که ساعتهای متمادی سرگرم‌تان کند!

شهر یوکوهاما که بازی اصلی در آن جریان دارد بزرگترین شهر در تاریخ سری یاکوزا به شمار می‌رود و از همه آنها پویاتر هم است. در جای جای یوکوهاما شما با ماموریت‌های جانبی یا به اصطلاح خود بازی Substoryهای متعددی روبرو خواهید شد که انجام برخی آنها برای پیشروی در بازی بسیار کاربردی است چرا که پول خوبی در ازای انجامشان می‌گیرید که به کارتان می‌آید. برخی از این ماموریت‌های فرعی هم متشکل از داستانی غنی هستند و ممکن است ساعتها شما را درگیر خود کنند!

Jobها (یا همان کلاس‌ها در بازی‌های مرسوم نقش آفرینی) مختلفی در بازی وجود دارد که علاوه بر اعمال تغییرات ظاهری روی شخصیت‌ها، حرکات آنها را نیز عوض می‌کند و خوشبختانه شما در هر زمان که خواستید می‌توانید به Jobهای مختلف سوییچ کنید و الزامی وجود ندارد که فقط با یک تیپ مبارزه‌ای کل بازی را پیش ببرید، نکته‌ای هیجان انگیز که در برابر بازی‌های نقش‌آفرینی کلاسیک نوعی سنت شکنی به حساب می‌آید.

یک سری ضربه هم وجود دارد که باعث تضعیف روحیه دشمن و یا ترسیدن آن می‌شود و به عنوان مثال کاراکتر شما یک بلندگو از جیبش در می‌آورد و برای دشمن کری می‌خواند و اگر این فن کارساز باشد، او می‌ترسد و نمی‌تواند در نوبت خود حرکتی انجام دهد! مانند بازی‌های قبلی یاکوزا که در آن می‌توانستید از اشیای پیرامون‌تان در حین مبارزات بزن بهادری استفاده کنید، در اینجا نیز اگر در کنار برخی اشیا خاص باشید و حمله را شروع کنید، می‌توانید از این اجسام در ضربه زدن خود استفاده کنید.

گیم‌پلی بازی در بخش «درخت توانایی» چندان پیشرفته نیست و شما کار خاصی برای Level Up کردن شخصیت‌های خود نمی‌توانید بکنید. در واقع تیم سازنده نخواستند که گیمرها را بیش از حد درگیر جزییات بازی‌های نقش‌آفرینی کنند و حتی برای مبارزات یک بخش «اتوماتیک» گذاشتند که اگر حوصله ندارید، صرفا با صدور فرامینی خاص (مانند دفاعی بجنگید، تهاجمی بجنگید و…) مبارزات را پیش ببرید.

مبارزات در بازی واقعا سرگرم‌کننده از آب در آمده و شما با افراد مختلفی از منحرف‌های خیابانی گرفته که دنبال دختر مردم هستند می‌جنگید تا حتی روبات‌ها و ببرها! بازی در عین اینکه بسیار داستان تلخ و جدی را روایت می‌کند، طنز همیشگی این سری را در خود جای داده و بسیاری از مبارزات در حالی که بسیار سخت و نفس‌گیر هستند، ولی بامزه از آب در آمده‌اند.

مبارزات دیگر مانند سابق هردمبیلی نیستند! و باید استراتژی خاصی روی آن به کار ببرید تا پیروز شوید. با این وجود سیستم مبارزه نقش‌آفرینی بازی بی‌نقص نیست و عدم بالانسی که در مبارازت وجود دارد کار را بسیار سخت کرده است. برخی از مراحل در بازی هستند که بدون رسیدن به یک Level خاص در دسترس نیستند و یا به گیمر گفته می‌شود باید تجهیزات مجهزی با خود به همراه داشته باشد چرا که دشمنان بازی بسیار سرسخت هستند. در برخی موارد بازی اصلا به شما اجازه ورود به این مراحل را نمی‌دهد و در برخی مواقع نیز صرفا بهتان «پیشنهاد» می‌کند اما در هر دو حالت باید یک نکته را جدی بگیرید: بازی واقعا با شما شوخی ندارد!

چهار پاراگرافی که پیش‌تر به عنوان مقدمه بازی تعریف شد، تنها بخش کوچکی از داستان بازی است و پر از حذفیات برای کوتاه شدن سخن. باید اعتراف کنم که Yakuza Like A Dragon روایت بسیار جذابی را در شروع ماجرا نشان می‌دهد و از بازی‌های قدیمی‌تر، زودتر روی ریتم می‌افتد. تک تک کاراکترهای داخل بازی از قهرمان سری گرفته تا دوستان در کنارش نیز هویت مستقل خودشان را دارند و روابط بین آنها نیز بسیار مهم است.

در واقع می‌توان گفت Yakuza Like A Dragon روی شخصیت‌های خود حسابی کار کرده و شما در طول بازی نیز باید روابط دوستانه بین این کاراکترها را پابرجا نگه‌دارید تا بازی بهتر پیش برود. در حین گشت و گذار در شهر ممکن است شخصیت‌های بازی شروع به صحبت باهم کنند و خاطره‌بازی کنند و یا یکی گشنه‌اش بشود و پیشنهاد رفتن به یک رستوران بدهد. شما می‌توانید حتی با دوستانتان به سینما رفته و باهم فیلم تماشا کنید و روابط خود را با آنها مستحکم کنید تا تیم قدرتمندتری داشته باشید.

این حجم از اهمیت به شخصیت‌ها و پرداخت به آنها در کمتر بازی دیده شده و Yakuza Like A Dragon از این حیث کولاک به پا کرده است. خود قهرمان اصلی نیز کاملا متمایز با قهرمان قبلی هفت بازی گذشته است و شخصیتی ساده و دوست داشتنی دارد. دوبله تماما انگلیسی بازی (که برای اولین بار پس از بازی اول رخ داده) نیز می‌تواند برای انگلیسی‌زبان‌ها به کار بیاید و با اینکه همیشه شخصا توصیه می‌کردم یاکوزا را باید با دوبله اصلی و ژاپنی بازی کرد، اما کار صداگذاری انگلیسی در این نسخه هم به بهترین نحو انجام شده است. ترجمه انگلیسی بازی بسیار دقیق است و ریزه‌کاری‌های خاصی در آن دیده می‌شود به طوری که آهنگ‌های بازی نیز در حالت انگلیسی دستخوش تغییر می‌شوند و خوانندگان آمریکایی جایش را می‌گیرند.

اما مساله اصلی در بازی جدید یاکوزا Yakuza Like A Dragon نه به داستان پرمغز آن برمی‌گردد که پر از جزییات است و ماموریت‌های فرعی زیادی در طول 16 مرحله اصلی بازی نیز گریبانگیر گیمر می‌شوند و او را بیشتر و بیشتر وارد این داستان غنی می‌کنند و نه بخش صداگذاری آن؛ بلکه گیم‌پلی نقش‌آفرینی نوبتی آنست که مشخصه اصلی بازی است.

هنگام شروع مبارازت دیگر خبری از بزن بزن‌های بازی‌های قبلی نیست و شما و دشمنان نوبتی به سمت هم مشت حواله می‌کنید. مانند تمام بازی‌های این سبکی، هم ضربات معمولی دارید و هم یک سری قدرت‌های ویژه که از MP شما استفاده می‌کند و بعضی از آنها تهاجمی هستند و برخی دفاعی و یا حالت پشتیبانی دارند. آیتم‌های متعددی نیز در بازی وجود دارد و در کنار آن حتی قابلیت Summon کردن نیز وجود دارد و شما می‌توانید قهرمانان متفاوتی رابا پرداخت پول احضار کنید تا برایتان بجنگند! ویژگی ضربه‌های Tag Team نیز در بازی گنجانده شده تا تمام اعضای تیم همزمان ضربه را نثار دشمن کنند.

گیم‌پلی بازی یک هجویه به تمام معنا از بازی‌های نقش‌آفرینی نوبتی ژاپنی است و خودش، خودش را دست می‌اندازد. مثلا یک شخصیت خیابانگرد با پاشیدن ارزن روی دشمن، کبوترها را احضار می‌کند تا او را بزنند! و یا زمانی که لباس خاص Musician تنتان باشد، با پرتاب آلبوم موسیقی‌تان به سمت دشمن به او حمله می‌کنید. از این قبیل حمله‌های من‌درآوردی و بامزه در بازی به کرات به چشم می‌آید و روحیه طنز بازی را بالا می‌برد.

بازی حول محور شخصیتی به نام ایچیبان می‌گذرد؛ ایچیبان کاسوگا که برای یک گروه خلافکار کوچک کار می‌کند و داستان پیوستنش به این گروه نیز بسیار دراماتیک است. او مردی است که در دنیای خلاف فعالیت دارد اما روحیه جوانمردانه‌ای دارد و دلش پاک است. به قول رییس ایچیبان، یک سیستم برای پیشرفت و درست کار کردن به همه نوع آدمی نیاز دارد و ایچیبان اگر مانند سایر اعضای گروه بی‌رحم نیست، به جایش یکی از مهمترین چرخدنده‌های این سیستم است.

ایچیبان و رییسش رابطه بسیار نزدیکی با هم دارند و او گارد شخصی پسر رییس هم است؛ پسری فلج که حاصل عشق ممنوعه رییس و یک دختر از شهروندان عادی است. ایچیبان بخاطر رییسش اعتراف به یک قتل می‌کند، در حالی که اینکار را انجام نداده و بابت این اقدام به زندان محکوم می‌شود. داخل زندان او هیچ خبری از گروهش نمی‌گیرد به جز یک نامه که در سالهای آخر حبسش از رییس به دست او می‌رسد که پر از مهر و محبت است.

ایچیبان با سه سال اضافه حبس مواجه می‌شود و در نهایت بعد از چندین سال از زندان بیرون می‌آید ولی متوجه می‌شود که دنیای بیرون بسیار تغییر کرده و گروه آراکاوا که برایش کار می‌کرده حالا متلاشی شده و ریسسش جزو گروه مهم دیگریست و به نظر می‌رسد که در این راه،‌ به یاکوزا خیانت کرده است. ایچیبان این حرف‌ها را باور نمی‌کند تا زمانی که بعد از رو به رو شدن با رییس سابقش، از سمت او مورد حمله گلوله قرار می‌گیرد و در ناکجاآبادی در شهر یوکوهاما و بین یک مشت خیابان‌خواب بیدار می‌شود.

ایچیبان نمی‌داند دقیقا چه اتفاقی افتاده و چرا رییسش که مانند پدر معنوی اوست اینکار را با او کرد و دنیای کثیف یاکوزا به چه صورت در آمده، او مجبور می‌شود همه چیز را از نو شروع کند و با آشغال‌گردی زندگی‌اش را بگذراند و اندک اندک به همراه دوستان جدیدش در زندگی پیشرفت کند تا در نهایت بتواند دوباره وارد یاکوزا شود و بفهمد ماجرا از چه قرار است.

بازی Yakuza Like A Dragon مانند عناوین قبلی از داستان بسیار غنی برخوردار است و نحوه روایت سینماتیک آن نیز به ارزش این پتانسیل قدرتمند افزوده است. کات‌سین‌های طولانی و دیالوگ‌های طولانی‌تر جزو جدانشدنی از سری یاکوزا هستند که در اینجا هم به چشم می‌خورند و باید بدانید که در بسیاری از بخش‌های بازی ممکن است شاهد بیست دقیقه تا نیم ساعت رد و بدل کردن دیالوگ بین شخصیت‌ها باشید و نهایتا پنج دقیقه مبارزه کنید! از این حیث بازی صبر زیادی می‌طلبد و علاقه‌مندان به قصه‌سرایی را می‌طلبد.

مساله‌ای که وجود دارد اینست که هم خود سگا و هم دیگر فعالان حوزه بازی‌های ویدیویی می‌دانند که هواداران سگا در خارج از ژاپن، افرادی هستند که به بازی‌های ژاپنی و فرهنگ این کشور علاقه خاصی دارند. بازی‌های یاکوزا از داستان پرمغزی برخوردار بود و اصلی‌ترین عامل کشش مخاطبین به آن، همین داستان و فضای خاص ژاپنی‌اش بود. درست مانند طرفداران جهانی بازی شنمو که بی‌شک به بازی‌های ژاپنی علاقه دارند.

همانطور که می‌دانید بازی‌های نقش‌آفرینی محبوب‌ترین ژانر بازی‌ها در ژاپن هستند و وجه تمایزهای متفاوتی با بازی‌های نقش آفرینی غربی نظیر دیابلو و امثالهم دارند. سگا با آگاهی بر اینکه یاکوزا حالا یک برند است و نامش وسوسه‌انگیز؛ سبک بازی را به JRPG کلاسیک تغییر داد و یقین داشت که این تغییر ناگهانی و زلزله‌ای! داخل ژاپن جواب می‌دهد و امیدوار بود که هواداران بین‌المللی یاکوزا نیز از آن استقبال کنند؛ امیدی که به نظر می‌رسد چندان واهی نیست و سگا کارش را درست انجام داده است.

نکته آخر اینکه سگا در عرضه بازی یاکوزا آنلاین (بازی قبلی این سری که قهرمان بازی کنونی برای اولین بار در آنجا به نمایش در آمد) به خاطر سیستم‌های خاص گیم‌پلی‌اش در کشورهای غربی امتناع ورزید. در واقع سگا تصور می‌کرد سبک و سیاق گیم‌پلی بازی یاکوزا آنلاین مختص گیمرهای ژاپنی است و در جهان غرب شانسی ندارد و حالا می‌توان گفت که سگا تا حد زیادی اشتباه می‌کرد ولی در هر حال نخواست که این ریسک را بر سر یک بازی اسپین آف از مجموعه انجام دهد و تیرش را برای یک بازی اصلی از سری یاکوزا نگه داشت و آن را ماهرانه شلیک کرد.

یاکوزای هشتم جدا از تغییرات گسترده در گیم‌پلی که در سطور بعدی بیشتر به آن می‌پردازیم، قهرمان اصلی را نیز کاملا تغییر داده و دیگر کیریوی یکه بزن در هشت بازی پیشین (یاکوزا صفر تا 7) را نمی‌بینیم. البته در تمام طول بازی اشارات متعددی به عناوین قبلی می‌شود اما قهرمان و شهر اصلی بازی کاملا جدید هستند و این مهم یک نکته مثبت را درون خود جای داده است: برای تجربه بازی Yakuza Like A Dragon‌ الزاما نباید بازی‌های قبلی را تجربه کرده باشید و می‌توانید آشنایی با این سری را از همینجا آغاز کنید.

تیم سازنده یاکوزا هم تصمیم گرفتند که گیم‌پلی بازی را دستخوش تغییراتی کنند، همان گیم‌پلی سبک Beatem Up (شورشی) که همیشه نوک پیکان منتقدان به آن سمت گرایش داشت و گفته می‌شد یاکوزا با وجود خلق پتانسیل جذاب و بالایی که در جهان خود انجام داده، از گیم پلی ساده و بدون خلاقیتی رنج می‌برد که کمی تا قسمتی هم کند است. این موضوع تا حدی در بازی Judgment (یک عنوان فرعی از این سری) با تعویض قهرمان داستان تست شد و گیم‌پلی سریع‌تری به بازی تزریق شد اما در یاکوزای هشتم، رسما قیمه‌ها داخل ماست ریخته شد و عجیب اینکه این ترکیب بسیار خوشمزه از آب در آمده است.

یاکوزا هشت یک بازی اکشن شورشی در جهان باز را تبدیل به یک بازی نقش آفرینی آن هم از نوع کلاسیکش (نوبتی) Turn-Based RPG کرده و طرفداران را شوکه کرده است. سیاستی که سگا برای این تغییر پیش گرفته اما توجیهات منطقی دارد که خیلی کوتاه و گذرا به آنها می‌پردازم و سپس مستقیم سروقت خود بازی جدید یاکوزا می‌روم تا ببینیم چه چیزی در آستین دارد.

بازی‌های یاکوزا در ابتدا قرار نبود در عرصه جهانی عرضه شوند و سگا تصور نمی‌کرد یاکوزایش بتواند در خارج از مرزهای ژاپن هم به موفقیت خوبی دست پیدا کند. نسخه انگلیسی بازی اول اما نویدبخش بخت و اقبال یاکوزا در ینگه دنیا و سایر کشورها بود و به این ترتیب یاکوزا تا امروز در دو نسخه ژاپنی و انگلیسی عرضه شد تا جهانیان هم از این نعمت بی‌نصیب نمانند.

منبع : vigiato

ثبت نقد و بررسی

امتیاز و دیدگاه کاربران

از مجموع ۰ امتیاز
شما هم درباره این کالا دیدگاه ثبت کنید
خرید کالا
شناسه‌ی کالا
7893
۱,۵۰۰,۰۰۰
۰%
۱,۵۰۰,۰۰۰
ورود/ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
کد یکبار رمز خود را وارد کنید

رمز عبور خود را وارد نمایید
کد یکبار رمز خود را وارد کنید
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
لطفا کد یکبار رمز ارسال شده به ایمیل یا موبایل خود را وارد کنید
شما قبلا وارد شده اید