معرفی
عنوان محصول : بازی انحصاری Gears 5
پلتفرم اجرایی :XBOX ONE
سبک : اکشن شوتر سوم شخص
پشتیبانی از رزولوشن واقعی 4K HDR
بازی انحصاری مایکروسافت ایکس باکس
سازنده : The Coalition
ناشر : Xbox Game Studios
عنوان محصول : بازی انحصاری Gears 5
پلتفرم اجرایی :XBOX ONE
سبک : اکشن شوتر سوم شخص
پشتیبانی از رزولوشن واقعی 4K HDR
بازی انحصاری مایکروسافت ایکس باکس
سازنده : The Coalition
ناشر : Xbox Game Studios
نام این عنوان ابتدا Gears ‘of War’ 5 بود که پس از گذشت چند ماه شرکت سازنده تصمیم گرفت این عنوان را به Gears 5 تغییر نام دهد. در این بازی شخصیت اصلی داستان زنی به نام Kait خواهد بود و در این نسخه از بازی همچنان شخصیت Marcus Phoenix وجود خواهد داشت اما این بار Kait رهبری تیمش را در دست خواهد داشت و بازی با محوریت او روایت خواهد شد.
بازی Gears Of War 5 در همان جایی شروع می شود که Gears Of War 4 به پایان رسید و بسیاری نگران فراموش کردن داستان بازی Gears 4 بودند که این نگرانی را شرکت سازنده این بازی برایشان رفع کرده و در ابتدای این بازی ما شاهد یک ویدیو هستیم که داستان بازی Geras 4 را یاد آور می شود.
Kait Diaz نام شخصیت داستان است که در Gears 4 مادر خود را از دست داد و در Gears 5 در حال کنار آمدن با موضوع مرگ مادرش است که بسیار ذهنش را درگیر کرده است.
اگر بیشتر دقت کنید متوجه می شوید که Gears 5 بیشتر از هر یک از سری بازی های قبل از خود به داستان بازی پرداخته است. بازی های قبل از Gears 5 شخصیت هایی مانند Marcus، JD ،Cole و co را داشته است؛ هرچند که آن ها در این بازی هم هستند اما نقش آن ها خیلی پر رنگ نیست.
جا افتادن Kait در داستان بازی بسیار زمان بر و دشوار خواهد بود و دلیل آن این است که ما در طول بازی های گذشته با این شخصیت زیاد رو به رو نشدیم؛ تغییر چیز بسیار خوبی است و ظاهر تازه و جدید لازم است اما کنار آمدن با این مسئله که Kate شخصیت اصلی داستان است می تواند کمی مشکل ساز باشد.
یکی از دلایل اصلی محبوبیت این بازی بدون شک می تواند این باشد که زمانی که ما غرق در یک داستان از این بازی هستیم بلا فاصله داستان جدید و اتفاق جدید می افتد و نمی گذارد که بازی یکنواخت، و با یک هدف دنبال شود و این مسئله بسیار تحسین برانگیز است. محیط این بازی بسیار وسیع است و شهرک، مکان های تحقیقاتی پنهان، کوه های پوشیده از برف و … که باعث جذابیت داستان بازی می شود.
مشاهده شخصیت مارکوس فنیکس در بخشهای مختلف بازی که همچنان نیز شخصیتی بسیار پخته و با ابهت دارد، بیشتر باعث میشود که شخصیتهای جدید سری به حاشیه رانده شوند. البته با تمام این موارد، به هر حال شخصیت پردازی کاراکترهای اصلی بازی را میتوان خوب و قابل قبول دانست و هر چند به درخشش سهگانه اصلی نیست اما همچنان با شخصیتهایی طرفیم که باورپذیر هستند و میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد.
هر چند در مورد کاراکترهای فرعی انسانی این موضوع خیلی برقرار نیست و خیلی از شخصیتها بدون این که خیلی با آنها آشنا بشوید، خیلی راحت به بازی اضافه شده و حذف میشوند و نمیتوانند اثرگذاری لازم را داشته باشند. بخشهای درخشانی نیز در شخصیت پردازی یکسری از کاراکترهای بازی نیز وجود دارد و البته به طرز جالبی، یکی از موارد خوب شخصیت پردازی کاراکترهای فرعی مربوط به یک روبات به نام JACK میشود.
این روبات در طول بازی گروه شما را همراهی میکند و در بخشهای زیادی از بازی یاری گر شماست و البته سیستم ارتقای توانایی نیز برای او در نظر گرفته شده است اما فارغ از همه اینها، شخصیت پردازی کلی این روبات با توجه به این که تقریباً دیالوگ خاصی هم ندارد، و به شکل جالبی بسیار خوب از کار در آمده است و با وجود این که در بخشهایی به نظر میرسد که تمرکز اصلی روی این شخصیت نبوده است، اما احتمالاً رفتار این روبات کوچک توجهتان را جلب خواهد کرد.
همانطور که از یک گیرز آو وار انتظار میرود، کلیت گیم پلی گیرز 5 مبارزات و سکانسهای هیجان انگیز بینشان هستند که مدام به شما آدرنالین تزریق میکنند، بنابراین هیچ جایی برای پلتفرمینگ یا پازل حل کردن باقی نمیماند.
اگرچه تعدادی المان مختلف به بازی اضافه شده تا از یکنواخت شدن گیم پلی جلوگیری کنند، اما تمامی این المانها به نفع بازی تمام نشدهاند. گیرز 5 به 4 اکت مختلف تقسیم میشود؛ اکت اول و آخر بازی همانند یک گیرز آو وار عادی یک حالت خطی دارند؛ یعنی بازی یک مسیر مشخص را پیش روی شما گذاشته و شما باید این مسیر را طی کنید. متاسفانه اکت دوم و سوم کمی متفاوت است و یک دیزاین غیر خطی برای آنها در نظر گرفته شده.
در این دو اکت یک نقشه نسبتا بزرگ پیش روی شما گذاشته شده و یک وسیله نقلیه به نام اسکیف(چیزی مانند یک قایق موتوری بزرگ) در اختیار شما قرار داده میشود. آبجکتیوهای اصلی روی نقشه مشخص میشوند و شما میتوانید هر زمان که بخواهید به سراغ آنها بروید، یعنی اگر علاقه دارید به گشت و گذار و انجام دادن فعالیتهای جانبی(بله، فعالیتهای جانبی هم وجود دارند) بپردازید، میتوانید این کار را انجام دهید.
چندین سلاح جدید نیز به بازی اضافهشدهاند. احتمالاً یکی از پرکاربردترین این سلاحها به خصوص در بخش کمپین، Lancer نارنجک انداز باشد که به جای اره برقی معروف این سلاح، روی آن یک نارنجک انداز ویژه نصب شده است که از طریق لیزر مکان هدف را مشخص کرده و بارانی از خمپارههای انفجاری را بر سر دشمن نگون بختی که در آن نقطه قرار دارد، پرتاب میکند و به خصوص در بخش داستانی، برای شکست دادن دشمنان خیلی قویتر به این قابلیت نیاز پیدا خواهید کرد.
سلاحهای قدرتمندی نظیر Cryo Cannon نیز در این نسخه به بازی اضافهشدهاند که در فاصله نزدیک، موجی قوی از هوای سرد و منجمد را به سوی دشمنان شلیک میکند و علاوه بر وارد کردن آسیب فراوان به دشمن، موجب کند شدن او نیز میشود. چندین سلاح دیگر نظیر Talon –که یک مسلسل دستی است و یا Claw LMG که سلاحی خاص طراحی شده توسط دشمنان اصلی بازی یعنی Swarm است نیز به بازی اضافهشدهاند که بعضاً در محیطهایی خاص و شرایط مشخصی کاربردهای بسیار زیادی پیدا میکنند و شاید استفاده از آنها خیلی رایج نشود اما در مواقع مخصوص، تأثیر خود را بر روند مبارزه خواهند گذاشت.
مبارزات فراوان و پشت سر هم میتوانند زننده باشند و لول دیزاین ساده نیز میتواند مخاطب را خسته کند، اما گیرز 5 نیز همانند گیرز آو وار های قبلی با روشهای مختلف از یکنواخت شدن قسمتهای خطی خود جلوگیری میکند. تنوع دشمنان و اسلحههای بازی خود یکی از همین روشها است و باعث میشود که همه چیز به سنگر گرفتن، هدف گیری، شلیک کردن و خشاب عوض کردن ختم نشود.
ناگفته نماند که مینی باسهای متنوع و زیادی را در بازی خواهید دید که مبارزه با هر کدام از آنها بسیار هیجان انگیز و نفس گیر است؛ به شخصه فکر میکنم سوارم فلاکها نسبت به بقیه باسها بهتر طراحی شدهاند، موجودات کوچکی که به صورت دست جمعی در هوا میچرخند و ناگهان شما را مورد حمله قرار میدهند؛ به رگبار بستن آنها با یک مسلسل و کوچک کردن گروهشان واقعا لذت عجیبی دارد و یک حس رضایت را در بازیکن به وجود میآورد!همه این مشخصهها نه تنها باعث شده گیم پلی گیرز 5 خسته کننده نباشد، بلکه در طول 15 ساعت بازی شما را تشنه مبارزات بیشتر نگه میدارند. انجام کارهایی مثل به رگبار بستن لوکاستها با لنسر، به سیخ کشیدن آنها با رترو لنسر، تکه تکه کردن سوارمها با نشر و یا نصف کردن آنها با اره برقی در حالی که به موسیقیهای متن زیبای رامین جوادی گوش میدهید، واقعا حال شما را جا خواهد آورد! و صد البته انجام دادن همه این کارها به همراه یک دوست، چه به صورت اسپلیت اسکرین چه آنلاین، لذت بیشتری دارد.
بخش Multiplayer بازی نیز همانند قبل نسبتا قوی ظاهر شده و میتواند برای افرادی که به دنبال یک تجربه آنلاین ساده اما خوب هستند بسیار لذت بخش باشد؛ چه تازه کاران، چه کسانی که با مولتی پلیر سری گیرز آو وار آشنایی دارند از مودهای قدیمی و محبوبی مانند Deathmatch، King of The Hill و یا Dodgeball لذت خواهند برد و سیستم Progression بخش چند نفره با وجود اینکه چندان پیچیده نیست، میتواند بازیکنان را برای ساعات زیادی سرگرم نگه دارد. اکثر آیتمهایی که برای بخش شخصی سازی کارکترها وجود دارد، به وسیله لول آپ شدن و کامل کردن Challengeها به دست میآیند و خوشبختانه پرداختهای درون برنامهای بازی زیاد به تجربه شما آسیب وارد نخواهند کرد.مهمتر از همه بخش Horde است که میتوانید آن را تک نفره و یا چند نفره با دوستان خود(آپشن اسپلیت اسکرین برای این بخش نیز وجود دارد) تجربه کنید. همانند نسخههای قبلی، اینجا هم هدف شما مقاومت در برابر موجهای دشمنان است که به مرور زمان قویتر و سنگینتر میشوند؛ کلا 50 موج یا Wave وجود دارد و بعضی از موجها ممکن است یک یا دو باس هم پیش روی شما قرار دهند.
مهمتر از همه اینها کارکتری است که انتخاب میکنید؛ 6 کارکتر برای انتخاب وجود دارد، جیمز، دلمونت، کیت، مارکوس، جک و فاز و هر کدام از این کارکترها قابلیتهای خاص خود را دارند و هر کدام به یک شکل در بخش Horde به شما کمک خواهند کرد.
برای مثال، کیت میتواند برای مدت کوتاهی نامرئی شود و یا جک میتواند دشمنان را تحت کنترل خود در بیاورد. بخش Horde نیازمند همکاری بالای بازیکنان با یکدیگر است و به خاطر مبارزات چالش برانگیزش میتواند یک مود جذاب و اعتیاد آور باشد که برای مدت زیادی دست از سرش برنخواهید داشت.
علاوه بر اینها، بخش جدید دیگری نیز به بازی اضافه شده که Escape نام دارد؛ برخلاف Horde که در آن وظیفه شما مقاومت است، در Escape شما باید به تنهایی یا به همراه دو بازیکن دیگر، از یک Hive که مملو از دشمنان مختلف است فرار کنید. اینجا نیز هر شخصیت یک قابلیت متفاوت داشته و هر کدام به شکل خود میتوانند مفید باشند. البته با وجود اینکه بخش Escape نیز به شکل مطلوبی پیاده سازی شده و یک ویژگی جدید بسیار خوب به حساب میآید، جذابیت Horde و دیگر بخشهای چند نفره گیرز 5 را ندارد.
از نظر بصری، گیرز 5 درسطح بسیار خوبی قرار دارد. نورپردازیها، افکتهای حاصل از انفجارها و تیراندازی مواردی هستند که بازی را از نظر بصری زیبا کرده است.
همچنین طراحی کاراکترها و جزئیات چهره آنها در سطح بسیار خوبی قرار دارد. از نظر طراحی دشمنان، گیرز 5 دارای مواردی مثل پانسر و اسنچرها است که از نسخه پیشین وارد گیرز 5 شدهاند. این در حالی است که تعدادی دشمن جدید هم برای شما درنظر گرفته شده است تا بیشازپیش بهچالش کشیده شوید.
در بخش گیمپلی شاید مأموریتهای فرعی طراحی خوبی نداشته باشند، اما مأموریتهای اصلی حسابی شما را سرگرم میکنند و طراحی محیطهای بازی هم راضی کننده هستند و هرکدام ویژگیها و چالشهای مخصوصبه خود را دارند. همچنین بازی روی کامپیوتر بهخوبی بهینه است و باتوجهبه سیستم پیشنهادی این بازی، میتوانید تجربهی خوبی را کسب کنید.
جدا از این موارد کوالیشن برای بهرخ کشیدن قدرت آنریل انجین 4 و گرافیک بصری گیرز 5، از میانپردههای سینمایی مختلفی استفاده کرده است که از نظر بصری جذابیت بالایی دارند.
قطعات موسیقی استفاده شده در بازی همانند نسخه قبل توسط رامین جوادی، آهنگساز سری Game of Thrones، ساخته و تنظیم شدهاند. این قطعات همگی با فضای بازی هماهنگی داشته و البته بازی به شکلی پویا و متناسب با صحنههای مختلف از این آهنگها بهره میگیرد.
در هنگام درگیری طبیعتاً ریتم آهنگ تندتر شده و شکل هیجان انگیزتری به خود میگیرد و در حین گشت و گذار در محیط نیز ریتم آن آرامتر میشود. ضمن این که در یک قسمت بازی که در یک آزمایشگاه سری و تاریک به وقوع میپیوندد، موسیقی بازی تا حدودی شکل ترسناک به خود میگیرد و با وجود این که خود مرحله خیلی ترسناک نیست، اما موسیقی بازی به شدت در تشدید حس ترس و ترسناک به نظر رسیدن مرحله بسیار خوب عمل کرده است.
در بعد صداگذاری نیز همانند همه نسخههای این سری، با اثری بسیار باکیفیت رو به رو هستیم. صداگذاران همگی به شکل خوبی نقش خود را ایفا کرده و به باورپذیرتر شدن شخصیتها کمک شایانی کردهاند. از سوی دیگر افکتهای صوتی مختلف نظیر انفجارها، صدای پاره شدن بدن دشمنان در اثر استفاده از اره برقی سلاح Lancer، صدای شلیک گلولهها و همه مواردی که برای یک تجربه سمعی عالی لازم بودهاند، به شکل بسیار خوبی در بازی قرار گرفتهاند و کاملاً در حد و اندازه اثری بزرگ محسوب میشوند.
موسیقی این بازی را هم مثل نسخه قبلی رامین جوادی ساخته و در بین آنها میتوان آثاری شنیدنی و به یادماندنی یافت.