بررسی تخصصی
داستان بازی assassins creed valhalla در قرن 9 میلادی و در کشور انگلستان اتفاق می‌افتد. Eivor نقش اصلی بازی یک مبارز وایکینگ است که مردم خود را از کشور نروژ به سوی انگلستان رهبری می‌کند تا در آن مناطق زندگی کنند. از سوی دیگر شاه آلفرد در انگلستان که از دشمنان وایکینگ‌ها است علیه‌شان قیام می‌کند و مبارزه میان آنها شکل می‌گیرد. آلفرد با وجود شکست خوردن از وایکینگ‌ها و دشواری‌هایی که با آن روبرو می‌شود قصد دارد با متحدکردن کشور انگلستان این مهاجمان را از سرزمین خود بیرون براند.
داستان بازی assassins creed valhalla زمانی جالب‌تر می‌شود که Eivor پس از ورود به انگلستان با گروه Assassins و Templar Order روبرو شده و خود در نزاع میان آنها درگیر می‌شود. به این شکل بازی به داستان‌های عناوین سری قبل نیز می‌پردازد و از نظر روایی آن داستان‌ها را نیز تکمیل می‌کند.
یکی از ایراداتی که به دو عنوان اخیر مجموعه Assassins Creed است، ساعات طولانی و خسته کننده گیم‌پلی بازی است. بسیاری از افرادی که این دو عنوان را تجربه کرده‌اند از فعالیت‌های بی‌شمار و طولانی این بازی‌ها گله‌مند بوده‌اند. مطمئنا بازی Assassins Creed Valhalla نیز عنوانی عظیم و طولانی خواهد بود اما، قصد دارد ساختار روایت خط داستانی اصلی بازی و ماموریت‌های جانبی را متحول کند.
به گفته آقای داربی مکدویت (Darby McDevitt)، کارگردان روایی بازی، آنها قصد دارند از روند همیشگی فاصله بگیرند و ماموریت‌های جانبی تکراری و کلیشه‌ای را حذف کنند. وی در مصاحبه‌ای با وبسایت Gamingbolt از جزئیات این تصمیم تیم سازنده پرده برداری کرد و توضیح داد این تغییرات کدام المان‌های بازی را دربرمی‌گیرد.
جنگجویان مهاجر – داستان بازی اساسین کرید والهالا
وایکینگ به اقوامی از شمال اروپا و مناطق سردسیر این قاره گفته می‌شود (دانمارک، نروژ و سوئد فعلی) که در قرون 8 تا 11 میلادی جز قدرتمندترین اقوام اروپا بوده‌اند. این اقوام که به مردمان شمال معروفند جنگاورانی بی‌رقیب بودند که با کشتی‌های خود شمال اروپا را در می‌نوردیدند. علاوه بر جنگاوری، این قوم از لحاظ فرهنگی نیز تاثیرات بسیاری داشتند که برای نمونه می‌توان از الهام‌بخش بودن خدایان آنها مانند «تور» در محبوب‌ترین فرانچایزهای حال حاضر دنیا مثل «اونجرز» (Avengers) یا خدای جنگ (God of War) نام برد.
اساسینز کرید: والهالا داستان یک «وایکینگ» به نام «ایور» (Eivor) را روایت می‌کند که در ابتدای بازی به شکلی دراماتیک والدین خود را از دست می‌دهد. اما داستان بازی به اینجا ختم نمی شود. طرفداران این سری می‌دانند که این بازی داستان نبرد بی‌پایان انجمن مخفی قاتلین (Assassin’s Creed) با دشمنان همیشگی خود یعنی فرقه قدما (The Order of the Ancients) را روایت می‌کند. این فرقه با به خدمت گرفتن افراد مهم، نفوذ زیادی در مناسب دولتی داشته و عملا کنترل کشورها را به دست گرفته و دست به جنایات مختلف می‌زنند.
بازی داستانی جذاب را روایت می‌کند که علاوه بر مضامین تاریخی چند وجه دیگر نیز دارد. بخش علمی تخیلی داستان به نظر بیشتر برای منطقی نشان دادن تعداد زیاد قسمتهای بازی طراحی شده و عملا نیازی به وجود آن برای روایت یک داستان جذاب تاریخی نیست. اما با این وجود نیز داستان شخصیت اصلی بازی یعنی «ایور» جذاب و دیدنی است و قابلیت همراه کردن مخاطب را تا انتها دارد. شخصیت‌های معرفی شده کاملا قابل باور هستند و پرداخت خوب آنها باعث شده مخاطب با هرکدام احساس نزدیکی کرده و سرنوشت او برایش مهم باشد.
از «ایور» جنگجو و برادر ناتنی‌اش «سیگورد» (Sigurd) تا اعضای فرقه با ریشه‌هایی عربی و شخصیت‌های خبیث و منفی بازی، همگی باورپذیر هستند. صداگذاری سطح بالا و انتخاب صداپیشگان مناسب برای شخصیت‌ها یکی دیگر از عوامل پرکشش بودن بازی در بخش روایت است. روابط احساسی و انسانی بین افراد هم بسیار جذاب از کار درآمده‌اند.
آقای مکدویت توضیح داد در ابتدا مراحل توسعه بازی، تیم توسعه متوجه شده با توجه به داستان محور بودن این بازی، اینکه Eivor دست از حملات و غارت‌های خود دست بردارد و شروع به کمک برای رفع روزمرگی‌های مردم غریبه کند، چندان منطقی جلوه نمی‌کند.
مکدویت می‌گوید: یکی از سوالاتی که از همان ابتدا برای من و تیمم مطرح شده، این بود که آیا استفاده از ماموریت‌های اصلی و فرعی سنتی در داستان بازی منطقی است آیا یک وایکینگ که برای غارت به یک کشور غریبه سفر کرده، آیا تصمیم به انجام چنین اعمال می‌گیرد؟ کمک به مردم عامی شاید از یک قهرمان مردمی یا یک مزدور بربیاید اما، چندان برای یک وایکینگ منطقی نیست.
بنابراین تصمیم گرفتیم ساختار سنتی بازی‌های نقش-آفرینی را تغییر دهیم و داستان‌های بلند مدت با روایت پر جزئیات و پیچش‌های داستانی معطوف کنی.
لارنس لتالین (Laurence Letalien) دستیار طراحی در بازی Assassin’s Creed Valhalla در گفتگویی با وبسایت VG247 به بازگشت سیستم مخفی‌کاری اجتماعی در بازی اشاره کرده است. این مکانیک به‌طور کامل در دو عنوان قبلی فرنچایز یعنی Origins و Odyssey غایب بوده است و اکنون علی‌رغم تفاوت‌هایی که با نسخه‌های قدیمی دارد، به بازی برخواهد گشت. وقتی در مناطق شلوغ هستید، شخصیت اصلی بازی می‌تواند در میان جمعیت مخفیانه و به آرامی حرکت کند تا به‌سادگی قابل شناسایی نباشد. وی همچنین گفت که ابزار‌های دیگری برای بهبود سیستم مخفی‌کاری در بازی وجود خواهند داشت.
نکته جالبی این گفتگو اینجا بود که وقتی از لتالین سوال شد که آیا این مکانیک، به معنای مخفی شدن کامل در جمعیت نیست؟ پاسخ داد که بله.
لارنس لتالین می‌گوید: در واقع این امکان وجود دارد که گیمر بتواند در جمعیت‌های خلوت‌تر مانند سیستم‌های مخفی‌کاری مشابه با عناوین قدیمی پیش برود. در مورد عناصر و ویژگی‌های مخفی‌کاری دیگری که در بازی assassins creed valhalla وجود دارد نمی‌توانم صحبت کنم. اما شاید Monk ها هم به بازی برگردند.
طبیعت زیبا – گرافیک بازی Assassin’s Creed Valhalla
چند موقعیت جغرافیایی مختلف در بازی اساسینز کرید: والهالا به تصویر کشیده شده‌اند که همگی زیبایی‌های منحصر به فرد بصری خود را دارند. شمال پوشیده از برف، طبیعت سرسبز و زیبا و حتی مکان‌های جادویی. تمامی این محیط‌ها به کمک موتور بازیسازی پیشرفته کمپانی «یوبی‌سافت» یعنی موتور «انویل» (Anvil) به زیبایی هرچه تمام‌تر به تصویر کشیده شده است. این موتور که در واقع نسخه AnvilNext 2.0 است یکی از موتورهای اختصاصی شرکت «یوبی‌سافت» است و به صورت داخلی برای هر بازی جدید به جدید دستاوردهای فنی روز مجهز می‌شود.
این موتور قابلیت‌های زیادی ارائه می‌کند که مهمترین آن طراحی پایه‌ای و ساختاری آن برای ساخت بازی با دوربین سوم شخص و محیط‌های بزرگ و گسترده است. «یوبی‌سافت» از این موتور برای ساخت دو سری بازی محبوب خود یعنی Assassin’s Creed و Prince of Persia استفاده می‌کند. از قابلیت‌های جدید این موتور که در بازی‌های مدرن تبدیل به یک استاندارد شده، بخش مخصوص عکس (photo Mode) آن است که در هر لحظه در دسترس بوده و دست شما را در شکار صحنه‌هایی خارق‌العاده از زیبایی‌های بازی باز می‌گذارد. قطعا به زودی تصاویر مهیج زیادی از بازی به کمک این قابلیت منتشر خواهد شد.
به شخصه باگ گرافیکی زیادی در بازی بازی اساسین کرید والهالا ندیدم اما چند مورد از خرابی انیمیشن‌ها در بازی دیده شد که احتمالا به مرور و با به‌روزرسانی‌های جدید بازی از بین خواهند رفت. افکت‌های نورپردازی و سایه‌زنی زیبایی نیز توسط AnvilNext 2.0 اجرا می‌شوند که صحنه‌های جذابی خلق می‌کنند. نوری که از میان درختان تابیده می‌شود یا صحنه‌های غروب و طلوع زیبایی در بازی به واسطه همین نورپردازی عالی قابل مشاهده است.
موسیقی درجه یک بازی اساسینز کرید: والهالا هم کار «جسپر کید» (Jesper Kyd) است که دیگر تبدیل به عضوی جدانشدنی از این مجموعه شده و قطعات زیبای او را در تعداد زیادی از عناوین این مجموعه شنیده‌ایم. البته او از حضور یک متخصص موسیقی شمال اروپا (Nordic) یعنی «اینار سلویک» (Einar Selvik) برای جان‌بخشی به موسیقی این نواحی در بازی نیز استفاده کرده است که ترکیب این دو باعث خلق موسیقی جذابی شده است.
لیست قطعات موسیقی بازی پرتعداد و در انواع مختلف است. از موسیقی حماسی مخصوص رزم و پیکار تا موسیقی شاد بزم و مهمانی که در همه آنها از سازهای مخصوص منطقه شمال اروپا (اسکاندیناوی) مانند فلوت، شیپورهای بزرگ (Horn) و سازهای کوبه‌ای استفاده شده است. نکته جالب اینکه وایکینگ‌ها از سازی مثل شیپور بزرگ (Horn) در جنگ‌ها نیز برای فرمان دادن به سربازان استفاده می‌کردند.
