معرفی
عنوان محصول :بازی نینتندو سوییچ GRIS
سبک ماجرایی
پلتفرم : Nintendo Switch
ناشر : Devolver Digital
عنوان محصول :بازی نینتندو سوییچ GRIS
سبک ماجرایی
پلتفرم : Nintendo Switch
ناشر : Devolver Digital
بازی Gris داستان دختری جوان، درگیر در مسائل احساسی درونیاش است که در فراز و فرودی از ماجراجویی به مرور با مشکلات درونی پر تنش کنار میآید. نبود هیچ گونه دیالوگ در بازی و تنها شنیدن نغمههای زیبایی که دختر جوان سر میدهد، تجربهای عمیق و احساسی را به همراه آورده است و باعث شده تا بتوانیم گریس را همراهی کنیم. گریس نیز مانند آثار مشابه بخشی از فهم داستان را برعهدهی ذهن خلاق بازیکن میگذارد. در نتیجه در پایان بازی و تماشای آخرین پرده از ماجراجویی گریس، هر یک از بازیکنان دیدگاه مخصوص به خود را به این اثر خواهند داشت هرچند این دیدگاهها، آنچنان مانند آثاری مانند Inside دارای تنوع نخواهد بود.
اما روند بازی ساده، بدون دغدغه و با معماهای نه چندان پیچیده پیش میرود. مراحل بازی دارای مکانی ثابت است که باید یک به یک با بهدست آوردن تجربیات و مهارتهای جدید، راه را برای رسیدن به پایان بازی جمع کنید. نقش نورها در گریس نمادی از امید است که دختر جوان باید با یافتن نورها، قدرتهای جدیدی را به لطف شنل جادوییاش به دست بیاورد و با ایجاد صورفلکی، راه را برای صعود باز کند. شنلی که میتواند تغییر ظاهر دهد و در محلی به مکعبی سنگین تبدیل شود و در مکانی دیگر امکان شنا کردن سریع را بدهد. پلتفرمر بینقص بازی امکان پیشروی از روی سکوها، پرش درون آبها و گاهی پرواز کردن را به بازیکنان میدهد و باید گفت گیمپلی سادهی Gris، به خوبی با حال و هوای احساسی آن درهم آمیخته شده است. مانند سایر بازیهای مستقل جمع وجور، Gris نیز گیمپلی سه تا چهار ساعته دارد که با توجه به مهارتتان میتوانید بازی را به سرعت به پایان برسانید. اما اصلیترین خصوصیت گیمپلی همانطور که اشاره شد به مهارتهایی بستگی دارد که راه را برای دستیابی به سایر نقاط بازی باز میکند. استودیوی نومادا به خوبی توانسته با ارائهی محتویات سرگرمکننده مانع تکرار شدن بازی در تجربهی کوتاه مدت ما شود و همین موضوع راه را برای یافتن پایان مخفی بازی نیز باز میکند.
دوربین دوبعدی بازی تا انتها نیز شما را سوپرایز نمیکند و ثابت باقی میماند، قرار گیری گریس در میانهی صفحه و پرواز گاه و بیگاهش، رویارویی با احساسات درونیاش از یک طرف و معماهای نسبتا ساده بازی از طرفی دیگر از همان ابتدا نوید اثری بی آلایش و ساده را میدهد، بر خلاف مکانیزم ساده ابتدای بازی که تنها شامل پرش و حرکت به چپ و راست میشود، پیشروی در بازی و کنار آمدن با احساسات و دیدن زیباییهای دنیای اطراف، به گریس کمک میکند تا مهارتهای فراطبیعی و جدید را فرابگیرد. به عنوان مثال، طوفانهایی که هر از چندگاهی در یکی از بخشهای بازی میوزد و با به دست آوردن قدرت تبدیل شنل گریس به مکعبی سنگین، میتوانید در برابر آنها مقاومت کنید تنهای یکی از قدرتهایی است که بهدست خواهید آورد. از طرفی نمادها همانطور که اشاره شد در بازی خودنمایی میکنند؛ دنیایی بیرنگ، درختانی برگهای مربع شکل، ماهیها و موجوداتی که نمیتوانید با آنها تعامل کنید و در نهایت دنیاهای وارونه، از جمله موضوعاتی هستند که در بازی با آنها روبهرو میشوید و شاید بهتر بود تا توسعهدهندگان به ویژه در زمینه تعامل با موجودات بیشتر متمرکز میشد. خرابههای تاریخی اطراف گریس هر کدام طراحی منحصر به فردی دارند و برای کنار آمدن با آنها حداقل در ابتدای بازی به زمان نیاز دارید. به عنوان مثال، در ابتدای بازی کمی زمان میبرد تا متوجه شوید که از کدام راهپله میتوانید استفاده کنید یا کدوم یک از دیوارها بنبست است و در کمال شگفتی به راحتی میتوانید از داخل دیواری دیگر عبور کنید.
دنیای Gris به ویژه در زمینه هنری یکتا، زیبا و خواستنی است. خواستنی از این بابت که رنگ بخشیدن به دنیای بازی با قویتر شدن گریس شدت مییابد و از طرفی در حالی که در ابتدا دنیای بیرنگ، عمقی ندارد با کنار آمدن گریس با مشکلاتش شاهد عمق یافتن دنیا، پیچیدگی معماها و رنگی شدن محیط هستیم. از طرفی گریس نیز به مرور با ترسهایش روبرو میشود، رویارویی با تاریکی، پرشهایی قویتر و در نهایت تبدیل شدن دختر جوانی که ابتدا روی پاهایش نمیتوانست بیایستد، اما اکنون در سختترین شرایط نغمه سر میدهد، به خوبی با انیمیشنهای جذاب بازی به نمایش درآمده است. طراحی محیط و انمیشن حرکت شخصیت اصلی نقطهی قوت Gris است و به ویژه در تعقیب و گریزها شاهد استفاده مناسب از روانشناسی رنگها خواهید بود. آرامش آبی رنگ بازی، با نورماه ترکیب میشود و زمانی که به تاریکی سقوط میکنید به ناگاه نور، پیروزیاش را بر تاریکی جشن میگیرد. دنیای آرام اطراف گاهی با خونین شدن آسمان متشنج میشود و دقایقی بعد شاهد ریزش باران و آرامشی دوباره خواهید بود. استفاده به موقع از این عناصر هرچند ساده به نظر میرسد، اما به خوبی در تجربهی نهایی کاربر تاثیر گذار است و باید سازندگان را برای ساخت اینچنین اثری تحسین کرد.